در اوايل انقلاب، سفير وقت انگليس در تهران، در مجادلهاي حضوري با آيتالله دکتر شهيد بهشتي (رحمةالله عليه) در مورد تصميم ايران در خصوص گروگانهاي آمريکايي ميپرسد. شهيد بهشتي پاسخ ميدهد: «تکليف اينها را که روشن کرديم، چند بار مي پرسيد؟ تکليف اينها با نمايندگان امت و مردم در مجلس شوراست... مگر اينجا به اينها بد مي گذرد؟ شما جوان ما را در زندان هاي آمريکا کشتيد، اما اينها در هتل سفارت زندگي مي کنند، ديگر چه مرگتان است؟»سفير انگليس ميگويد: ولي دولت آمريکا نميتواند صبر کند. شهيد بهشتي پاسخ ميدهد: «ميتوانند صبر کنند يا ميتوانند صبر نکنند، ولي ملت ما گفتند ما تصميم را خودمان ميگيريم و خودشان دارند ميگيرند.» سفير انگليس که انتظار چنين پاسخي را نداشت ميگويد: "خيلي غيرواقعبينانه با مسائل سياسي برخورد ميکنيد."پاسخ راهبردي شهيد بهشتي را در ذهن خود حفظ کنيد: «همين جورهاست. ما قرار است آرمان طلبانه با مسائل برخورد کنيم. انقلاب ما انقلاب آرمانهاست نه انقلاب تسليم به واقعيتها. ما انقلاب کرديم که واقعيتها را عوض کنيم، نه اينکه واقعيتها را هرچه هست بپذيريم.»سفير انگليس بعد از کمآوردن در گفتوگوي منطقي، تهديد به تحريم اقتصادي ميکند. اما از صلابت شهيد بهشتي، حتي ذرهاي کاسته نميشود. آن شهيد سعيد پاسخ ميدهد: «ما از همان اول قرارمان بر اين بود که انقلاب پيش برود و ما همان نان و پنير خودمان که توي همين مملکت به دست مي آيد ميخوريم ... ان شاء الله سياست ما بر اين است که حتي اگر قرار شود روزي همه مردم، نان خالي نوش جان کنند، ولي با آمريکا بجنگند.»