وب حرم 72
- وب موز فان
وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
ناله زیر و زار من زار ترست هر زمان
بسکه به هجرمی دهدعشق توگوشمال من
نورستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من
پرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
می رسد ونمی رسد نوبت اتصال من
خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بد سگال من
دیده زبان حال من بر تو گشاد رحم کن
چون که اثر نی کند در تو زبان قال من
بر گذری و ننگری باز نگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو احتمال من
چرخ شنید ناله ام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره می کند آینه جمال من
تاریخ : شنبه 93/2/20 | 9:31 صبح | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()