سفارش تبلیغ
صبا ویژن


پسر 16 ساله از مادرش پرس?د : مامان برا? تولد


18 سالگ?م چ?کادو م?گ?ر?؟


مادر: پسرم هنوز خ?ل? مونده


پسر 17ساله شد. ?ک روز حالش بد شد،مادر او را


به ب?مارستان انتقال داد،دکتر گفت پسرت


ب?ماری قلبی داره . پسر از مادرش پرس?د : مام


من م?م?رم ...؟ ! مادر فقط گر?ه کرد . پسر تحت


درمان بود


هم? فام?ل برا? تولد 18 سالگ?ِ اش تدارک


د?دند وقت? پسر به خانه آمد متوجه نامه ا?


که رو? تختش بود شد ....


پسرم ؛ اگر ا?ن نامه را م?خوان? ?عن? همه


چ?ز عال? انجام شده،?ادته ?ک روز پرس?د?


برا? تولدت چ? کادو م?خوا?؟


و من نم?دونستم چه جواب? بدم ! من قلبم رو


به تو دادم،ازش مراقبت کن و تولدت مبارک


ه?چ چ?ز تو دن?ا بزرگتر از قلبِ مادرو عشقش


ن?ست
به بهشت نمی روم اگر
مادرم
آنجا نباشد






تاریخ : سه شنبه 92/9/5 | 10:11 صبح | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.