سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

روزی که برای اولین بار به فاصله حدود 2 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توسط امام خمینی(ره) به نام ارتش نام گذاری شد تا پاسخی مناسب باشد به وفاداری ارتشیان به آرمانهای انقلاب اسلامی. اما چه شد که 29 فروردین به نام ارتش نام گذاری شد؟از 19 بهمن 57 و دیدار همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی(ره) ارتشی ها با سرعت بیشتری به انقلاب اسلامی پیوستند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از همان اولین روز ، کار خود را برای دفاع از انقلاب اسلامی ایران شروع کردند.اولین درگیری و نا آرامی در منطقه ترکمن صحرا و در نزدیک مرزهای شوروی(سابق) توسط گروهکهای چپ و مزدوران استکبار با هدف خودمختاری منطقه آغاز شد که با اعزام یگانی از کارکنان داوطلب نیروی زمینی ارتش سرکوب شد. ارتش به سراغ کنترل ناآرامی های سایر مناطق مثل کردستان و آذربایجان غربی رفت. همزمان جنگ روانی علیه ارتش در داخل و خارج کشور به راه افتاده بود و به دنبال آن بود تا ارتش را یک نیروی ضد مردمی و عامل امپریالیسم معرفی کند که همچنان سرکوب مردم را ادامه می داد و بایستی منحل می شد و جای خود را با یک ارتش خلقی یا بی طبقه توحیدی عوض می کرد .
همین جوسازی ها سبب شد تا شهید سپهبد ولی الله قرنی اولین رییس ستاد مشترک ارتش در نامه ای استعفای خود در روزهای اول فروردین 1358 را به امام خمینی (ره) تقدیم کند. شهید قرنی در استعفای خود با شکایت از اقدامات ضد انقلاب و دشمنان خارجی و دخالت های بیجا در امور ارتشچنین نوشته بود: «معاون نخست وزیر انقلاب که خود را واضع مقررات و مالک الرقاب می داند بدون آنکه بداند ارتش چه موقعیت و چه امکاناتی دارد و متأسفانه بدون اینکه حتی اینجانب را طرف مشورت قرار دهد هر روز دستوراتی صادر می نماید که ارتش بایستی شاهد لطمه ای دیگر بر روحیات افسران و افراد خود و افتادن مقداری سلاح و مهمات و مال و منال به دست افراد ناصالح و وابسته به خارجیان باشد و... وزیر دفاع بدون مشورت و نظر خواهی از اینجانب و خارج از وظایف خود می رود و از رادیو و تلویزیون و مطبوعات نسنجیده می گوید که سربازان فروردین مرخص و بالنتیجه تعداد معدودی که از ارتش با خون دل به سربازخانه ها کشانده بود، نگهداری سربازخانه ها را رها کرده و به موطن خود می روند و شب هنگام عناصر توده ای وابسته به سیاستهای خارجی با کامیونها به سربازخانه ها می روند و باقیمانده اسلحه و مهمات را بار کرده و به خارج از شهر می برند... دولت بدون مشورت با ارتش و آگاه ترین مرجع ارزیابی کردستان، نمایندگانی را به آن صفحات می فرستند که با ورود آنها و اولین سخن پراکنی که می کنند مردم را به پادگان مهاباد ریخته و غارت می کنند و در جلوی همین هیأت فرماندة پادگان را گلوله باران می کنندکمتر از یک ماه بعد، سپهبد قرنی توسط گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید تا علاوه بر آثار جنگ روانی سنگینی که بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط دشمنان خارجی، طیف ضدانقلاب، منافقین، حزب توده و عناصر نا آگاه در ارتش جریان داشت، بی انضباطی، سستی و عدم تمکین از فرماندهان نیز به مشکلات ارتش اضافه شود. مشکلات فراوان ارتش سبب شد تا فرماندهان وقت ارتش جمهوری اسلامی ایران با درخواست وقت ملاقات از امام خمینی(ره) برای بیرون رفتن از این وضعیت چاره اندیشی کنند و از امام (ره) بخواهند ایشان فرماندهی خود بر کل نیروهای مسلح را مجدداً اعلام نمایند. تا با استفاده از این حکم حکومتی قوام و انضباط بر ارتش برگردد. امام خمینی نیز (ره) با صدور پیامی تاریخی در تاریخ 29 فروردین سال 58 خطاب به ملت ، سنگ بنای روز ارتش را گذاشتند. دربخشی از پیام امام خمینی(ره) آمده بود:روز چهارشنبه 29 فروردین روز ارتش اعلام مى‏شود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ایران و حضور خود را براى فداکارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى کشور اعلام نمایند.
 
ملت ایران موظفند از ارتش اسلامى استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامى است، و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانى خود را از آن اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامى که حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید براى حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدان خاتمه دهیم.امام خمینی(ره) در بخش های دیگر پیام خود نیز مشکلات دیگر پیش روی ارتش را نیز مورد توجه قرار دادند تا توطئه های داخلی و خارجی علیه ارتش جمهوری اسلامی ایران را نقش بر آب کنند.از آن تاریخ به بعد هرسال در سالگرد صدور این پیام، روز ارتش در سراسر کشور جشن گرفته می شود و ارتش در شهرهای مختلف به رژه و نمایش قدرت می پردازد

29 فروردین، مصادف با روز ارتش جمهوری اسلامی ایران و بزرگداشت حماسه آفرینی های دلاور مردان نیروی زمینی ارتش می باشد. هم زمان با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، ارتش رژیم شاهنشاهی که پیکره ی اصلی آن را جوانان برومند خانواده های مسلمان و اغلب مستضعف ایرانی تشکیل می داد، به ندای آسمانی رهبر انقلاب لبیک گفت و در نتیجه هم صدا و همراه با امت در براندازی نهایی رژیم ستم شاهی به ستیز بی امان با دشمنان داخلی و خارجی انقلاب برخاست و به عنوان نخستین بازوی توانمند نظامی انقلاب در جهت تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران تلاش های خستگی ناپذیر و مستمری را با فداکاری و ایثار و در ابعاد مختلف آغاز کرد.

به همین مناسبت از سوی امام امت روز بیست و نه فروردین به نام ارتش نامگذاری شد. امام« قدس سره» روز پیوستن ارتش به مردم را با عبارت حکیمانه ی:«لحظه ی شادی بندگان خدا و یأس ستمگران»نقطه ی عطف درخشان و افتخار آمیز قلمداد فرمودند.با نگاهی گذرا به تاریخ خونبار انقلاب اسلامی در می یابیم که از لحظه ی نخست پیروزی انقلاب، ارتش و ارتشیان، عشق و علاقه و میل باطنی خود را به حرکت ستم سوز و توفنده ی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل ابراز داشته و در اثبات این معنا فداکاری ها، تلاش ها و ایثارگری های بسیار کرده اند.گسستن از رژیم فاسد و منفور پهلوی و پیوستن به اقیانوس ملت، بیعت با امام امت، درهم شکستن توطئه های گوناگون دشمن به ویژه مقابله با ضد انقلاب، حضور گسترده، مستمر و چشمگیر چندین ساله، در عرصه های حماسه و شرف، حراست و دفاع از مرزهای زمینی، هوایی، دریایی و کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خود شاهدی صادق بر این مدعاست.

در ماه های خون و شهادت رهنمودهای مدبرانه و حکیمانه ی رهبر فقید انقلاب، بر آگاهی دلاور مردان ارتشی نسبت به ماهیت ضد اسلامی و غیر مردمی رژیم فاسد پهلوی افزود. در این رهگذر فرمایش های «حضرت امام» وجدان های بیدار و فطرت های آلوده نشده ی ارتشیان را در سطوح مختلف به بیداری می خواند و زمینه را برای پیوستن آنان به انقلاب اسلامی و ملت به پاخاسته ی ایران مهیا می کرد. امام خمینی «قدس سره» در این رابطه فرموده اند:«شما خیال می کنید ارتش دل خوشی دارد از این ها؟ کسی که زمام همه ارتش را بدهد دست چهار نفر امریکایی، مستشار امریکایی، که همه جهات در دست آن ها باشد، این ها همه در تحت فشار باشند، این ها دل خوشی دارند؟
اگر کسی غیرتمند باشد دل خوشی نمی تواند داشته باشد، نباید این ها همه ساکت باشند، این ها هم روابط باید داشته باشند، بین احزاب و لشکری ها، بین لشکری ها و روحانیون. همه باید با هم روابط داشته باشند و نقشه بکشند برای زوال این آدم.ای سربازان غیور که برای وطن و کشور خود فداکاری می کنید، بپاخزید، پیوند خود را با ملت عزیز استوارتر کنید و کشور خود را از زبونی و ذلت نجات دهید و دست غارتگران را کوتاه کنید و شرف و عزت را برای خود به یادگار بگذارید و سعادت دو دنیا را بیمه کنید(1)

این سخنان گهربار که از اعماق وجود رهبری هوشمند و مشفق بر می آمد لاجرم بر دل ها می نشست و محبت خود را در بین ارتشیان خداجوی می گذاشت و بذر آگاهی و بیداری را در دل های مستعد و حنیف آن ها می افشاند.فرار روز افزون نظامیان از پادگان ها، استنکاف و خودداری از مقابله با مردم، خلق حماسه ی جاوید لویزان، هم صدایی با مردم در راه پیمایی ها، رژه رفتن پرسنل نیروی هوایی روز 19 بهمن در محضر امام «قدس سره» سرپیچی از دستورات فرماندهان طاغوت، شرکت در خنثی کردن کودتای 21 بهمن 1357، بیعت با امام امت« قدس سره» و پیوستن کامل به صفوف ملت در 22 بهمن و فرو ریختن دژهای ستم شاهی و ... از نتایج درخشان و ارزنده ی همان برخورد حکیمانه و خردمندانه ی حضرت امام« قدس سره»، با ارتش بود.

با پیروزی انقلاب و تحول و دگرگونی در بنیادها و معیارهای ارزشی جامعه، از مسایل مطرح در مجامع مختلف به خصوص نیروهای مسلح این بود که انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب چه دیدگاهی نسبت به ارتش دارند و اصولاً در نظام اسلامی تکلیف نیروهای مسلح کنونی چیست؟در شرایط تاریک و مبهمی که در فضای جامعه و به خصوص اذهان نظامیان به وجود آمده بود و دشمنان کمین کرده ی انقلاب و به تبعیت از آنان دوستان ناآگاه، نغمه ی شوم و خطرناک انحلال ارتش را سر داده بودند امام امت «قدس سره »به عنوان بزرگ ترین حامی ارتش پای در میدان نهاد و نقشه ی دشمنان انقلاب را نقش بر آب نمود و طی پیامی، با قاطعیت تمام ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام، یکپارچگی و وحدت ارتش، فرمان تاریخی و مهمی را صادر فرموند.
بیست و نهم فروردین، روز حیات دوباره ارتش و سالروز اعتماد تاریخ ساز امام(ره) به این نیروی عظیم انقلابی، یادآور تجدید میثاق غیورمردانی است که جانانه و عاشقانه در راه تحقق آرمان های والا و انقلابی امام خود گام برداشتند تا با نثار جان خود، پیام انقلاب اسلامی ایران را به عنوان نقطة آغاز خیزش تفکر اسلامی تا دورترین کرانه‌های این کره خاکی ارسال کنند.
صدور پیام تاریخی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) در بیست و هشتم فروردین 1358 و حمایت قاطعانه ایشان از ارتشیان که موجب خلع سلاح بدخواهان و شکست توطئه مخالفان نظام در انحلال ارتش شد، همچون پیکانی زهرآگین بر قلب تمام دسیسه ها و نقشه های شوم استکبار و بدخواهان انقلاب نشست و روحیه ای دوچندان به فرزندان ملت بخشید.

 روحیه ای که زمینه ساز ظهور تفکر خودباوری و خوداتکایی در نیروهای مسلح شد و ایرانی مستقل و مقتدر را با محوریت فرهنگ اسلامی به جهانیان عرضه داشت.
اینک و به فضل الهی همان ارتشیانی که با خلق صحنه های ناب همراهی و همدلی با امام و مردم در دوران انقلاب، ایثار و شهادت در دفاع مقدس، دشمنان نظام را در رسیدن به اهداف پلیدشان ناکام گذاشتند، امروز و در سال اقتصاد و فرهنگ، با عزمی راسخ و با بهره گیری از مدیریت جهادی و تکیه بر جوانان مومن و متعهد، حماسه 35 سال حضور مستمر و خستگی ناپذیر خود را که با تقدیم بیش از 48هزار شهید حاصل شده، ادامه خواهد داد و ضمن تأکید بر آمادگی روحی و رزمی و ارتقا و گسترش سطح کیفی و کمی سامانه های دفاعی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی، همچون گذشته حضوری گسترده و موثر در حوزه جنگ نرم و فعالیت های فرهنگی خواهد داشت.
در شرایطی که آمریکا و حامیان رژیم پهلوی با پیروزی انقلاب اسلامی و خروج جاسوسان و مستشاران نظامی‌شان توهم بازگشت قریب‌الوقوع آنان به ایران را در سر می‌پروراندند و در این رهگذر عوامل مزدور داخلی آنان و ضد‌انقلاب پروژه انحلال ارتش (‌که متحول و در خط انقلاب و ملت قرار گرفته بود) را دنبال می‌کردند؛ اقدام هوشمندانه و پیام تاریخی حضرت امام خمینی(ره) در حمایت از ارتش در فروردین 1358 روح حیات و عزت را در پیکره ارتشیان دمید و ظهور ارتش خداجوی، مکتبی و انقلابی را برای صیانت از استقلال و تمامیت ارضی کشور رقم زد.تاریخ 36 سال اخیر کشور که بیانگر عرصه‌های بسیار خطیر و سرنوشت‌سازی است که نقش‌آفرینی‌های سترگ ارتش انقلابی و غیور در آن بسیار معنادار و الهام‌بخش است. تا آنجا که از سوی ولی امر مسلمین و فرمانده معظم کل قوا به نشان (ارتش حزب الله و کلمه طیبه) مفتخر گردید.

‌حماسه آفرینی‌های ماندگار ارتش سرافراز و فداکار در رویارویی با ضد انقلاب در آغازین ماه‌های استقرار نظام اسلامی در کردستان و سپس حضور شجاعانه و ایثارگرانه آنان در حماسه هشت سال دفاع مقدس ‌رمزنگاری از تدبیر راهبردی امام در حفظ و تقویت ارتش ‌است.‌موفقیت‌ها و سربلندی‌های تاریخ‌سازی که با همت و مجاهدت ارتش غیور و سایر نیروهای مسلح درطول تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی در عرصه‌های مختلف خلق شده ‌در سایه تبعیت محض آنان از ولایت فقیه بوده است که تبلور آن در دوران حضرت امام ‌(ره) و سپس مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای عزیز (‌مدظله العالی)، ارتش مقتدر و با افتخار جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مسلح ‌را در تراز ملت سرافراز ایران و آرمان‌های نظام اسلامی به جهانیان معرفی کرده است.
‌وحدت، تعامل و هم‌افزایی همه‌جانبه و دائمی بین ارتش و سپاه به عنوان بازوان قدرتمند مقام ولایت و ستونهای خیمه‌ بازدارندگی و اقتدار دفاعی کشور ‌عامل تقویت اعتماد به نفس ملی و موجب استیصال و عصبانیت نظام استکبار و جبهه متحد ضد انقلاب شده است.‌تردیدی نیست پیشرفت‌ها و توانمندی‌های ارزشمندی که امروز در حوزه سامانه‌ها و تجهیزات به روز و بومی دفاعی در زمین، دریا، هوا‌فضا به دست آمده ‌نشان افتخار ملتی است که بهره‌گیری هوشمندانه و عملیاتی آن در صحنه مأموریت‌های خطیر ارتش جمهوری اسلامی و دیگر سازمان‌های نیروهای مسلح توسط نیروهای ‌انقلابی و ولایتمدار بشارت و مژده‌ای برای نسل‌های امروز و فردای میهن اسلامی است که با اطمینان به تداوم انقلاب اسلامی تا ظهور منجی عالم بشریت (عج) و مصلح کل ‌بیندیشند.
 
اصل 143 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
«ارتش جمهوری اسلامی ایران، پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را بر عهده دارد.»

اصل 144 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
«ارتش جمهوری اسلامی ایران، باید ارتشی باشد که ارتشی مکتبی و مردمی است و باید افرادی شایسته را به خدمت بپذیرد که به اهداف انقلاب اسلامی مؤمن و در راه تحقق آن فداکار باشند.»

فرمان تاریخی حضرت امام خمینی قدس سره در رابطه با ارتش(2)

بسم الله الرحمن الرحیم


ملت شریف و مبارز ایران وفقهم الله تعالی. با اهداء سلام و سپاس از مجاهدت خستگی ناپذیر شما ملت شجاع که اهداف مقدس اسلام را تا آستانه ی پیروزی رساندید و دست خیانتگران داخلی و خارجی را به خواست خدای بزرگ قطع کردید؛ لازم است به تذکرات زیر توجه نمایید:
1- روز چهارشنبه 29 فروردین روز ارتش اعلام می شود. ارتش محترم در این روز در شهرستان های بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداکاری در راه استقلال و حفظ مرزهای کشور اعلام نمایند.

2- ملت ایران موظفند از ارتش اسلامی استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان بنمایند. اکنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامی است و ملت شریف لازم است آن را به این سمت رسماً بشناسند و پشتیبانی خود را از آنان اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامی که حافظ استقلال و نگهبان آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش برادرانه باید برای حفظ امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اخلال مفسدین خاتمه دهیم.

3- افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بکنند. توجه ننمودن به این مسایل موجب ضعف ارتش اسلامی می شود و نظام را از هم می پاشد. سربازان و درجه داران و افسران موظفند با ارتش به طور محبت و برادری رفتار نمایند و از دیکتاتوری که در رژیم طاغوت بود اجتناب نمایند. ارتش اسلامی باید با حفظ سلسله مراتب و نظام صحیح اسلامی و اطاعت کامل زیردست از مافوق و رعایت کامل مافوق از زیر دست، اداره شود تخلف از این امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود...

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

روح الله الموسوی الخمینی – 28 فروردین 1358


پس از صدور پیام تاریخ ساز امام، ارتشیان در عمل ثابت کردند که شایستگی حمایت و پشتیبانی امام امت «قدس سره» را داشته و دارند و در این رهگذر با خلق حماسه های عظیم و به یادماندنی در سال های پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن اوراق زرینی بر دفتر تاریخ سراسر حماسه ی قیام ملت ایران افزودند که از جمله می توان به همبستگی و همراهی با ملت انقلابی در آغاز حرکت توفنده ی انقلاب اسلامی، نقش اساسی و تعیین کننده و حضور درخشان و ارزشمند ارتش در رفع غائله گروهک ها و ضد انقلاب در جای جای میهن اسلامی، هشت سال ایثار و جانبازی و دفاع مقدس در برابر هجوم همه جانبه ی استکبار جهانی و نیز فعالیت چشمگیر در دوران بازسازی و نوسازی کشور اسلامی، اشاره کرد.

ارتش و غائله کردستان

انقلاب اسلامی ایران از همان آغاز همواره در معرض توطئه ها و شرارت های استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل قرار داشته است و استعمارگران با طراحی و ایجاد آشوب های محلی و درگیری های قومی و ملی تلاش گسترده ای را در جهت ضربه زدن به پیکره ی نو پای انقلاب آغاز کردند و به همین انگیزه شروع به تحریک گروهک های خود فروخته ی غرب باور و شرق گرا کردند و آنان را در طلب رؤیای خیالی تجزیه ی ایران به بهانه های واهی مسلح کردند و به سوی مناطق گوناگون کشور اسلامی گسیل داشتند، تا شاید از این رهگذر طرفی بسته و مانعی در برابر حرکت رو به رشد انقلاب اسلامی ایجاد کنند.کردستان از جمله مناطقی بود که مدتی عرصه ی تاخت و تاز عمال شرق و غرب بود و توطئه های فراوانی توسط گروهک های فاسد و الحادی در این منطقه شکل گرفت.

ارتش مردمی اسلامی که در آن زمان پشتیبانی همه جانبه و تأیید رهبر عظیم الشأن انقلاب و ملت ایران را همراه داشت، آثار وجودی خود را به نمایش گذاشت و نقش انکار ناپذیر خویش را در عقیم کردن این توطئه ها به اثبات رسانید. پس از صدور فرمان حضرت امام« قدس سره» مبنی بر اعزام ارتش به کردستان و دفاع از حریم مقدس اسلام، ارتشیان پاکباخته و شیفته ی انقلاب مشتاقانه به ستیز با مزدوران و وابستگان به شرق و غرب پرداختند؛و در این راه مقدس، چه بسیار افسران، درجه داران و سربازان دلاور جان خود را به اسلام و انقلاب تقدیم کردند؛ و بدین ترتیب در تناوری نهال جوان انقلاب نقش مهم و حیاتی خود را ایفا کردند.

ارتش و جنگ تحمیلی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که جمهوری نوپا، برای حل و فصل مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از یک انقلاب مردمی درگیر مسایل عدیده ی داخلی بود، دشمنان انقلاب که از یک سو به شدت از پیروزی انقلاب ضربه خورده و از سوی دیگر در ایجاد اختلافات داخلی برای نابودی انقلاب اسلامی درمانده بودند، به شکل ناجوانمردانه جنگ تحمیلی گسترده ای را به کشور تحمیل کردند.عراق عامل اصلی این تجاوز آشکار و ابزار اجرای این توطئه شوم، با آغاز حرکت اسلامی مردم ایران مترصد فرصتی بود تا با دیدن چراغ سبز استکبار جهانی به ایران اسلامی تجاوز کند. عامل مهمی که دولتمردان عراق را در تجاوز به خاک ایران تشویق و ترغیب می کرد، تجزیه و تحلیل های ناشیانه ای بود که دستگاه های اطلاعاتی غرب از اوضاع داخلی ایران ارائه می دادند. این تحلیل ها از عدم ثبات در ارتش به دلیل نابسامانی های موجود داخلی، تزلزل فرماندهی، عدم تثبیت انضباط، کاهش مدت سربازی از دو سال به یکسال، تعویض پی در پی فرماندهان و .... منشا می گرفت و در نتیجه سبب شده بود که بر عدم توانایی ارتش در مقابله با تجاوز، حساب جدیدی بگشایند.

به دنبال هجوم ارتش عراق به خاک ایران اسلامی با استفاده از دوازده لشکر و بهره گیری از امکانات تسلیحاتی پیشرفته ی غرب و شرق، غیور مردان ارتش کفر ستیز اسلام بار دیگر مسؤولیت خطیر حراست و پاسداری از کیان مقدس جمهوری اسلامی ایران را مشتاقانه پذیرا شدند و مردانه برای ادای این وظیفه سنگین قیام کردند، و طی هشت سال نبرد مقدس دو شادوش برداران پاسدار خود و خیل عظیم جان بر کفان بسیج موفق به دفع تجاوز و سرکوب متجاوز شدند، و در این راه پر فراز و نشیب، شهدای گرانقدری را به اسلام تقدیم کردند.
پیروزی های درخشان تاریخ هشت سال دفاع مقدس خود شاهد صادقی بر این مدعاست. پیروزی هایی که با عملیات خوارزم (میمک) که منجر به باز پس گیری ارتفاعات میمک و کنترل محورهای نظامی مهمی گردید آغاز شد، با اجرای عملیات ثامن الائمه که منجر به باز پس گیری کلیه ی مناطق اشغالی آبادان: (کوی ذوالفقاری، فیاضیه، ایستگاه هفت، دارخوین و میدان تیرآبادان) شد، سرآغازی برای عملیات های درخشان آینده شد و به دنبال آن عملیات طریق القدس (آزادسازی بستان)، عملیات فتح المبین (آزاد سازی مناطقی به وسعت 2000 کیلومتر مربع، در منطقه ی عمومی دزفول) و سرانجام عملیات بیت المقدس که با انجام آن در سه مرحله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید از لوث وجود دشمنان پاکسازی شد و بیش از 5000 کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی از تسلط اجانب آزاد شد.

نیروهای سه گانه ارتش جمهوری اسلامی ایران، در طول هشت سال دفاع مقدس آنچه در توان داشتند برای دفع تجاوز و کسب پیروزی و افتخار انجام دادند. رزم بی امان نیروی هوایی ارتش، خسارات و تلفات عمده ای بر متجاوزان وارد آورد و در تغییر مسیر اولیه ی نبرد به سود جمهوری اسلامی ایران نقش بسزایی داشت. هم چنین نیروی دریایی با حضوری چشمگیر و دلیرانه، اجازه هیچ گونه عملیاتی را در آب های نیلگون خلیج فارس به متجاوزان نداد. نیروی زمینی نیز از ابتدای جنگ تحمیلی تا پایان آن به طور مستمر درگیر مبارزه با دشمن بود و در کسب پیروزی های پر افتخار و ثبت عملیات غرور آفرین نظامی سهم مؤثری داشت. نیروهای سه گانه ارتش در طول جنگ تحمیلی مجموع توانایی ها و استعدادهای بالقوه خود را بازیافتند و نشان دادند که نیروهای کارآمد، پرافتخار و پر قدرت هستند و آمادگی انجام هر مأموریتی را دارند. و شاهد ثابت این امر واقعیتی است که حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا در در دیدار فرماندهان و پرسنل ارتش بر آن تأکید فرمودند:« اگر ارتشی در دنیا باشد که جنگ را در میدان های واقعی نبرد تجربه نکند این ارتش یک ارتش واقعی نیست. لااقل یک ارتش سرافراز نیست اما آن ارتشی که جنگ را با پوست و استخوان خود آن هم نه یک روز و دو روز، بلکه بیش از هشت سال لمس می کند این یک ارتش واقعی و آبرومند و سرافراز است.»

رهبر معظم انقلاب اسلامی هم چنین فرمودند:«نبرد ارتش ما نه برای افزون طلبی، بلکه برای دفاع از کشور، اسلام و انقلاب بوده است.»ارتش جمهوری اسلامی ایران در اجرای مأموریت و وظایف الهی خود شهدای بسیاری را تقدیم اسلام کرد. شهیدان گرانمایه ای که در اجرای فرمان حق و در طلب قسط، قیام کردند و به مصاف با اصحاب شیطان برخاستند و با تیغ ستم سوز خود لاشه ی ظلمانی کفر را از هم شکافتند و پای بر حلقوم کفار فشردند.
دلاورانی چون نامجو، فلاحی، فکوری، کلاهدوز، اقارب پرست، آبشناسان، شهرام فر، شیرودی، کشوری، بابایی، ستاری و آخرین آنان امیر سرفراز سراسر جبهه های نبرد سپهبد صیاد شیرازی شهیدانی جاوید از خیل کاروانیان شهر شهادتند، که جلوه ی جمال حق در صحیفه ضمیرشان منقش بود و شعار سراپا شعورِ الله اکبر ورد زبانشان، اینان نمونه هایی هستند از مردان برجسته ای که حسین حسین گویان سرود شهادت سر دادند و دل از این جهان ظلمانی برگرفتند و به سرای نور و سعادت ربانی رسیدند.
 
پی نوشت ها:
1- صحیفه نور جلد 3 چاپ دوم ص 569.
2- همان.






تاریخ : شنبه 95/1/28 | 4:37 عصر | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()



شاید بتوان گفت که نهضت 9 دی، همانند جنگ نهروانی امام علی(ع) با خوارجی که بیش از امام مدعی اسلامیت و انقلابی گری خود بوده و اتفاقاً امام را تکفیر کرده و مستحق توبه می دانستند، بزرگترین تصفیه تاریخی را البته اینبار با میدان داری مشرفانه مردم مسلمان و ولایتمدار رقم زد و طیفی را از حریم خودی ها بیرون کرد که متأسفانه در نقش دوست، اما در جایگاه ستون پنجم به دشمن گرا داده تا با شلیک های پیاپی، استراتژیک ترین اهداف و دستاوردهای نظام یعنی اسلام، امام، ولایت فقیه، قانون اساسی، مواضع ضد استکباری و ضد صهیونیستی، حزب الله، بسیج، روحانیت، مرجعیت و خلاصه آحاد دستاوردهای امام راحل را نشانه گیری کرده و به نابودی آنها بپردازد.

الان که وارد ششمین سال پیدایش این نهضت عظیم شده ایم، شاید برخی ها دچار آلزایمر سیاسی شده و عامدانه یا غافلانه بخواهند بخشی از ابعاد این فتنه بزرگ را نادیده گرفته و یا بیاد نیاورند، اما آنانی که در آن ایام در متن فتنه بوده و تهدیدها و آسیبب ها را پی در پی رصد می کردند، به خوبی بیاد دارند که هدف فتنه، براندازی نظام، نهادها و نمادهای نظام و یا جابجایی کامل تیم مدیریتی و در رأس همه، حذف شخص و جایگاه ولایت فقیه بوده است.

به میدان آمدن و میدان داری کردن تیم های مخفی شده عملیاتی و دوره دیده نظام سلطه در متن حوادث فتنه، آشوب ها و به ویژه در روزهای خاصی مثل عاشورای سال 88، کاری که تجربه اش بعدها در لیبی هم به عینه دیده شد و طی آن معمر قذافی سرنگون شد، و انجام همزمان و سریالی عملیات های آشوبگرانه ای مانند:

1-حمله به مساجد و مسجد سوزی

2-حمله به پایگاههای بسیج و به شهادت رساندن بسیجی ها

3-حمله به اماکن عمومی و از بین بردن اموال مردم و بیت المال

4-حمله به دسته جات عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)

5-پاره کردن و زیر پاانداختن تمثال های امام راحل

6-اهانت و فحاشی به ساحت مقام معظم رهبری در شعارها و سخنرانی ها و مصاحبه ها

7-، رقص و پایکوبی و سوت و کف و عربده کشی در روز عاشورا و وادارکردن مردم به پایکوبی در این روز مقدس

8-شعارهای آتشین علیه اصل ولایت فقیه، لبنان و غزّه و غیره

9-ترورهای هدفمندی همچون ندا آقا سلطان و انداختن آن به گردن نظام

10-تهیه و پخش کلیپ های ارعاب و وحشت علیه پاسداران و مأموران انتظامی

11-راه اندازی شبکه های متعدد ماهواره ای فارسی زبان و پوشش خبری، تحلیلی و تبلیغی گسترده فتنه

12-فعالیت های بی سابقه تمامی سفارتخانه های غربی در تهران به مثابه قرارگاههای عملیاتی

13-حضور مستقیم اتباع خارجی و دیپلماتهای خارجی مقیم تهران در آشوب ها

14-حضور بی سابقه شهروندان ایرانی الاصل غربی در آشوب های تهران

15-دخالت آشکار مقامات اصلی کشورهای غربی در موضوع فتنه و پذیرش رسمی این دخالت برای اولین بار

15-همسو شدن تمامی طیف های ضدانقلاب خارج نشین اعم از سلطنت طلبها، منافقین، کمونیستها در فتنه

16-گسترش بی سابقه فعالیت های رسانه ای در حوزه مکتوب و مجازی و قلم زنی عناصر خودفروخته

17-پخش مستقیم صحنه های آشوب در غالب شبکه های جهانی و تحلیل و بررسی کارشناسانه آنها

18-ذوق زدگی و جسور کردن مقامات رژیم صهیونیستی و مقدمه خروج آنها از لاک دفاعی به مواضع هجومی

19-توقف مشهود غالب فعالیت های آموزشی، اداری، اجتماعی، اقتصادی و فلج شدن کامل جامعه در این فتنه

20-تلاش برای بی اعتبارسازی همه مراکز قانونی، نهادهای انقلابی و مذهبی، رسانه ملی، چهره های ارزشی

21-جریان سازی اجتماعی و جذب تمامی عناصر مسئله دار و نیز تغییر گرایش برخی خواص میانه رو

22-سلب آرامش مردم و امنیت عمومی جامعه و تعرض به مذهبی ها و انقلابی ها

23-تشویش افکار عمومی و زمینه سازی های غیرمتعارف برای ذهنیت سازی ها و توسعه منفی نگری به نظام

24-تلاش گسترده و جوسالارانه برای تغییر گرایش ضدامریکایی جامعه به حلّال مشکلات بودن رابطه با امریکا

25-تلخ کردن ذائقه مردم از بزرگترین مشارکت انتخاباتی و توسعه شائبه تقلب انتخاباتی و متقلب بودن مقامات

26-صدور تحریک آمیز بیانیه ها، درج مقالات، انتشار تحلیل ها، انعکاس نظرات غیرواقع بینانه در خصوص فتنه

27-قانون شکنی و مطالبات فراقانونی فتنه گران در خصوص انتخابات و ترویج فتنه گری سیاسی

28-تخریب فضاهای معنوی نمازهای جمعه و سایر فضاهای معنوی و تلاش برای خارج کردن عوام و خواص از نظام

29-مظلوم نمایی از خود و ظالم نمایی از نظام و حاکمیتی جلوه دادن همه قصورهای نامناسب در جامعه

30-تلاش برای عملیاتی کردن ریزش گسترده اقشاری مانند دانشجویان، هنرمندان، ورزشکاران، زنان و... از نظام

از نشانه های بارز حساب شده بودن فتنه 88 بود که به فضل الهی و بصیرت دینی و ولایی مردم ولایتمدار ایران در تمامی شهرها، در غالب نهضت 9 دی خنثی و به عبارتی یکبار دیگر چشم فتنه کور شد.

البته از آنجایی که همواره احتمال خروج و فرار عده ای از فتنه گران شبیه به فرار آن 9 نفری که از نهروان گریخته بودند، محتمل بوده و وجود دارد، ما باید پیدایش یوم الله 9 دی را به پیمایش جاودانه عاشورایی تبدیل کرده و تا همیشه آن را معیار ارزیابی صلاحیتی افراد قرار دهیم تا خدای ناکرده، 19 رمضانی اتفاق نیافتد که شیرینی کور شدن چشم فتنه در نهروان را به تلخی شهادت امیر مؤمنان امام علی(ع) مبدل کند!

نکته ای که ذکر آن در اینجا ضروری است اشاره به پیدایش نهضت نهم دی ماه ناشی از وحدت و انسجام ولایی همه اقشار مردم است که قطع یقین بسیاری از کسانی که حتی در تظاهرات آرام 25 خرداد در اعتراض به نتیجه انتخابات حضور داشته اند و یا حتی در ردیف فعالان ستادهای انتخاباتی سران فتنه بوده اند، تشکیل دهنده بخشی از این حماسه عظیم بوده اند و باید حواس ما جمع باشد که ذات نهضت 9 دی، پذیرش همه کسانی است که می خواهند در زیر علَم ولایت فقیه سینه زده و در خیمه ولایت به لبیک گویی بپردازند و ما نباید اصراری بر بیرون راندن افرادی داشته باشیم که رسماً ولایت فقیه و سایر خطوط قرمز نظام را خطوط قرمز خود می دانند!

رهبری معظم انقلاب، حتی توبه و عذرخواهی سران و حامیان بزرگ را نیز معیاری برای ادامه رأفت نظام نسبت به آنها اعلام نموده اند، اگر چه لجاحت، غرور، کج فهمی، القاء پذیری از اطرافیان مرموز و مشکوک و سایر گزینه ها مانع از این اتفاق مبارک شده است، اما ما باید مواظب باشیم که نهضت 9 دی، نهضت وحدت بخش و رویش نیرو برای نظام ولایی است و اصرار بر رویکرذ شعاری، انگ زدن، طرد کردن و یا هول دادن کسی یا کسانی به حریم دشمنان نداشته باشیم که تفسیر به رأی و مصادره جناحی تلقی می شود!



صاحب نظران سیاسی معتقدند که نهضت 9 دی نیز به تأسی از نهضت عاشورا دارای پندها و عبرت های فراوانی است که باید با بصیرت ولایی، آن را با دقت هر چه تمامتر آنالیز و تحلیل کرد تا خدای ناکرده در ادامه از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم و در این راستا می توان با نگاه عمیق به 9 دی به این نکات توجه بیشتری داشت:

1-یاد گرفتیم که حتی کمترین اعتمادها به دشمنان می توانند بیشترین خسارت ها را به ما تحمیل کنند!

2-یاد گرفتیم که به ظاهر حوادث اکتفاء نکنیم و پشت پرده حوادث را نیز از منظر نگاه ولایت مطلقه فقیه بنگریم!

3-یاد گرفتیم که شاید آغازگر یک حرکت باشیم، اما همواره محتمل است که در ادامه افسار آن را از ما بربایند!

4-یاد گرفتیم که دشمنان ما مطلقاً به منافع خود می اندیشند و یک انقلابی، هرگز دشمنان را شاد نمی کند!

5-یاد گرفتیم که قانون باید شاخص رفتار ما باشد و مطالبات فراقانونی، یاغی گری است!

6-یاد گرفتیم که پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا به دین و مملکت ما آسیبی نرسد!

7-یاد گرفتیم که هر چه فریاد داریم بر سر امریکا و اسرائیل بکشیم!

8-یاد گرفتیم که با عقائد مردم نباید بازی کرد و تعیین کننده اصلی جریانات اجتماعی، مردم اند!

9-یاد گرفتیم که اعتماد محض به خوشنامها خطاست و باید به روی دیگر سکه، یعنی افکار ولایی نیز توجه کرد!

10-یاد گرفتیم که میزان رأی ملت است نه تصورات جناحی و محاسبات قومیتی و مناقشات رسانه ای!

ضمناً از یادمان نرود که در راهپیمایی بزرگ روز 9 دی 88، مردم ولایتمدار ایران اسلامی، فقط تمثال های امام راحل و رهبری معظم انقلاب را با خود حمل می کردند تا برای همیشه به همه ناظران تفهیم کنند که نهضت 9 دی، یک نهضت کاملاً ولایی است و هیچکس نباید از 9 دی بهره برداری جناحی کند و مفهوم دوم این نهضت این است که مردم جناح ها و چهره هایی را خودی می دانند که با ولایت مطلقه فقیه و شخص ولی فقیه زاویه ای نداشته و با لبیک گویی مؤمنانه، تبعیت از اوامر معظم له را اصل می دانند و نیز می توان مفهوم سومی را نیز از این حرکت استخراج کرد که قوه قضائیه نیز باید بطور عادلانه با طرفین این فتنه برخورد مناسب و عادلانه ای داشته باشد و بر خلاف تصور بعضی ها مبنی بر برابر بودن قصورها، تأکید می شود که لازم است در محکمه های تخصصی، هر کس به اندازه قصور و تخلفاتش مجازات شود تا معلوم گردد که برخورد با جرائم شاید دیر و زود داشته باشد، اما هرگز سوخت و سوز نخواهد داشت!

ذکر مطلبی را در اینجا ضروری می دانم و آن اینکه با مراجعه به ادبیات خوارج، آنها هرگز بر این باور نبودند که از دین و یا حاکمیت دینی خروج کرده اند و حتی در ادبیات ابن ملجم نیز می توان دید که او به حق به جانب بودن خود و دلسوزتر دانستن خود نسبت به دین اصرار دارد و به شهادت رساندن وصی پیمبری که آورنده دین است و در روز غدیر، از جانب خداوند به امامت نصب شده است را نیز اقدامی دین مدارانه تلقی می کند و همواره به سوابق خود می بالد! و از همین قطعه تاریخی می توان دریافت که فتنه گران 88 نیز هنوز خود را دلسوز دین دانسته و مخالفت آشکار و پنهان با ولایت فقیه را نیز ناشی از همین تدیّن خود! می پندارند و بعید نیست که بخواهند همواره ادامه دهنده همان مرام فتنه گرانه در قالب های جدیدتر باشند و از این رو عقلاء و معتدلین جبهه اصلاحات باید بین خود و فتنه گران مرزبندی ولایی کرده و به سیاهی لشکر و یا اعتبار جهانی و داخلی برخی از آنها دلخوش نباشد و همواره خدا را در نظر داشته باشد.

در همین راستا ما بسیار خوشحالیم که دولت اعتدال، تا حدود بسیار زیادی تکلیف خود را با اهالی فتنه اعم از اصلاحاتی های تندرو و لیبرالهای وابسته و غیره روشن کرده و بر خط قرمزها پافشاری می کند و اصرار ما نیز این است که این مقاومت را نشکسته، تسلیم نشود و آن را استمرار دهد تا همچنان از حمایت مردم و مقام معظم رهبری بهره مند بماند و به تعبیر آیت الله هاشمی رفسنجانی، دولت باید قدردان حمایت های رهبری معظم انقلاب باشد و از طرفی بسیار متأسفیم که عده ای از تندروهای سیاسی و جناحی به کسانی می تازند و آنها را متهم به ماله کشی می کنند که آنها اولاً فاقد سابقه موضع گیری و عملکرد فتنه گرانه اند و ثانیاً در حال مرزبندی با تندروها بوده و مثلاً با صراحت می گویند که همانند گذشته به دوستان خود همواره اعلام می کنند که خط قرمز آنها ولایت فقیه است!

فلذا ما با توجه به مواضع صریح مقام معظم رهبری، هم باید به موضوع فتنه و معیارهای منبعث از آن بیشتر بپردازیم تا کسی گمان نکند که می تواند با گذشت زمان و پنهان کردن سوابق خود، مرام ضدولایی خود را به اشکال دیگر عملی سازد و هم باید مواظب باشیم که از فلسفه وحدت آفرینی 9 دی فاصله نگیریم و با یادگیری رفتار رهبری معظم در چینش مجمع تشخیص مصلحت، دفاع از تیم مذاکره کنندگی هسته ای، دفاع از دولت موسوم به اعتدال، پذیرش افرادی مثل آقای محتشمی پور در عیادت بیمارستانی و فرق گذاشتن بین فعالان سیاسی موسوم به یک طیف و جناح، خدای ناکرده اصل را بر طرد همه کسانی قرار ندهیم که در جامعه و در سیاست با ما هم رأی نیستند که اگر چنین اصراری باشد، می توان گفت که انطباق مطلق مواضع سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و غیره هرگز اتفاق نمی افتد و این تسلسل، ما را به سمت اقلیت شدن سوق می دهد و اینجاست که طبق سیره رفتاری رهبری عزیز و با اتکاء به معیارها و فیلترهای رسمی مثل شورای نگهبان و دستگاههای استعلام شونده، بیش از ریزش، باید به رویش نیروها در نظام بیاندیشیم.

در پایان باید به کسانی که به پیمایش و جاری شدن فرهنگ نهضت 9 دی اعتقادی ندارند، متذکر شد که نهضت 9 دی، ضامن استمرار نظام ولایی جمهوری اسلامی ایران است و باید به عنوان یک ودیعه الهی از آن بهره برداری و درس آموزی داشته و قدر این نعمت الهی را بیش از پیش بدانیم و از این نهضت که آن روز، فتنه بزرگ سیاسی-اجتماعی را خنثی کرد، برای خنثی کردن سایر فتنه های پیش رو از جمله فتنه سیاسی-اقتصادی، سیاسی فرهنگی، سیاسی-قومیتی، سیاسی-آموزشی و غیره بهره برداری بهینه نمائیم و رمز همه این موفقیت ها را در گوش به فرمان بودن و لبیک گویی یکپارچه و خالصانه به مقام عظمای ولایت بدانیم.


منبع:ایرنا





تاریخ : دوشنبه 93/10/8 | 10:39 صبح | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()



حضرت آیت الله مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و یار دیرین امام راحل و رهبر انقلاب به ملکوت اعلی پیوست.

 

http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/7/29/433837_685.jpg



آیت‌الله مهدوی‌کنی 14 خرداد امسال پس از بازگشت از مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) در منزل دچار عارضه قلبی شده و به بیمارستان منتقل شده بود و پس از آن به واسطه آسیب‌های وارده مغزی به ایشان، به صورت تمام وقت تحت نظر پزشکان در بیمارستان شهید رجایی بود.

حجت‌الاسلام میرلوحی داماد آیت‌الله مهدوی‌کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری نیز صبح امروز گفت: احتمالاً مراسم تشییع پیکر حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی صبح پنجشنبه از جلو دانشگاه تهران به سمت حرم شاه‌عبدالعظیم الحسنی (ع) تشییع خواهد شد. طبق وصیتی که آیت‌الله مهدوی‌کنی داشتند، پیکر این مرحوم در کنار مزار آیت‌الله ملاعلی کنی در حرم مطهر حضرت شاه عبدالعظیم الحسنی (ع) به خاک سپرده خواهد شد.

پیکر آیت الله مهدوی کنی به دانشگاه امام صادق برای وداع خیل عظیم شاگردان ایشان، منتقل شد.

سوابق حضرت آیت‌الله مهدوی کنی

آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی در 14 مرداد 1310 در روستای کن ـ که در حال حاضر بخشی از شهر تهران است ـ به دنیا آمد. ایشان پس از طی دوره دبستان در کن، وارد مدرسه علمیه لرزاده در تهران شد و از محضر مرحوم آیت‌الله برهان بهره‌های علمی و اخلاقی فراوان برد. آیت‌الله مهدوی کنی در سال 1327 در‌ 17 سالگی برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت نمود و تا سال 1340 در محضر استادان مبرز آن زمان همچون حضرات آیات مشکینی، حاج شیخ عبدالجواد سده‌ای (جبل عاملی)، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی، علامه طباطبایی، آیت‌الله العظمی بروجردی، امام خمینی، آیت‌الله العظمی گلپایگانی و... رضوان‌الله تعالی علیهم دروس عالی فقه، اصول فقه، تفسیر، حکمت، کلام و دروس خارج فقه و اصول را تلمذ کرد.

آیت‌الله مهدوی کنی پس از بازگشت به تهران در سال 1340، در مدرسه مروی به تدریس علوم حوزوی مشغول شدند و از سال 1342 امامت جماعت مسجد جدید‌التأسیس جلیلی در میدان فردوسی را پذیرفتند. این مسجد پایگاه مناسبی برای فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی ایشان شد. مبارزات ایشان علیه حکومت طاغوت، باعث دستگیری‌های متعدد، ‌ تبعید، ‌ شکنجه و زندانی‌شدن ایشان گردید. ایشان آخرین روحانی مبارزی است که در روزهای نزدیک پیروزی انقلاب اسلامی برای چندمین بار دستگیر و در آستانه پیروزی انقلاب شکوه‌مند اسلامی آزاد شدند.

حضرت آیت‌الله مهدوی کنی، پس از پیروزی انقلاب، از طرف حضرت امام خمینی (ره) عهده‌دار مسؤولیت‌های متعددی در تاسیس نظام نوپای اسلامی شدند. ایشان دارای یک فرزند پسر و دو فرزند دختر هستند که همگی به تدریس در دانشگاه اشتغال دارند.

سوابق مبارزاتی یار دیرین امام

آیت‌الله مهدوی کنی با ورود به حوزه علمیه و آشنایی با دیدگاه‌های حضرت امام خمینی (ره) و مشاهده ظلم و ستمی که در حق اسلام، علما و مردم می‌شود، روش سیاسی حضرت امام خمینی (ره) را به عنوان شیوه‌ای که می‌تواند باعث احیای تشیع شود، برگزیدند. اولین دستگیری ایشان در ‌18 سالگی (1328 شمسی) در اردستان بود که به شکنجه، تبعید و زندانی ‌شدن ایشان و بعضی از طلاب و مبلّغان همراه منجر شد. با رسیدن این خبر به قم، مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی به نخست وزیر وقت (اقبال) اعتراض ‌و عنوان کردند که «چرا فرزندان مرا زده‌اید و دستگیر کرده‌اید؟».

آیت‌الله مهدوی کنی‌ در ‌حوزه علمیه فعالیت سیاسی خود را شروع کردند. از جمله فعالیت‌های مهم ایشان عضویت در مجمعی سیاسی بود که افرادی چون آیات و حجج اسلام سعادت‌پرور (پهلوانی)، محمدی گیلانی، محفوظی، خادمی اصفهانی، شمس، سمندری، جنیدی، حاج شیخ عباس ورامینی و... در آن حضور داشتند. بخشی از فعالیت‌های این مجمع، صرف تحلیل فضای سیاسی کشور می‌شد. همچنین اعضای این مجمع سعی می‌کردند با خرید کتب کمونیست‌ها و ماتریالیست‌ها، پس از مطالعه و مباحثه، پاسخ‌های مناسبی در برابر آن‌ها تهیه کنند و در جریانات سیاسی وقت حضور داشته باشند.

از دیگر برنامه‌های ایشان، فعالیت‌ در مجامع علمی و سیاسی با حضور برخی دوستانشان مانند حضرات آیات شهید مطهری، شهید بهشتی، موسوی اردبیلی و... بوده است. در این جلسات مباحثی مانند اقتصاد اسلامی و حکومت اسلامی مورد بحث و بررسی بوده است که در ‌‌نهایت منجر به تأسیس هسته‌هایی مثل جامعه روحانیت مبارز تهران و تهیه اساس‌نامه مبارزاتی و دینی برای آن شد.

فعالیت‌های آیت‌الله مهدوی کنی در مسجد جلیلی، جنبه‌های ‌اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته است. اصرار ایشان بر طرح دیدگاه‌های حضرت امام (ره) و فعالیت‌های سیاسی ایشان، منجر شد که پس از چندین بار دستگیری و بازداشت کوتاه مدت، هجوم به منزل و ایجاد محدودیت برای سخنرانی، منبر و تدریس، نهایتاً در رمضان سال 1353 شمسی بازداشت و به بوکان تبعید شوند.

در ادامه‌ پس از روشن ‌شدن نقش ایشان در پرونده دیگری که از پرونده عمومی طرفداری از حضرت امام ره سنگین‌تر بود، از بوکان به مهاباد و سپس به تهران اعزام می‌شوند و در کمیته مشترک ضد خرابکاری و ساواک مورد بازجویی و شکنجه‌های جسمی و روحی قرار می‌گیرند. بخشی از اتهاماتی که ساواک به ایشان وارد نمود، ارتباط با مبارزان ضد رژیم شاه و کمک مالی به خانواده زندانیان بود.

ایشان به چهار سال زندان محکوم می‌شوند که پس از دو سال و همراه با فضای به اصطلاح باز سیاسی سال 55 به همراه برخی دیگر از زندانیان سیاسی آزاد می‌شوند. مبارزات آیت‌الله مهدوی کنی علیه حکومت طاغوت تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی زیر نظر حضرت امام (ره) ادامه می‌یابد.

آثار علمی رئیس دانشگاه امام صادق

آیت‌الله مهدوی کنی با وجود فعالیت‌های سیاسی فراوان و حضور فعال در سنگر دفاع از انقلاب و رهبری، هرگز فعالیت‌های علمی خود را کنار ننهادند و همواره به تألیف و تدریس در دانشگاه و حوزه مشغول بود‌ه‌اند. دانشجویان ورودی‌های جدید این افتخار را دارند که یک روز در هفته از درس‌های اخلاق این بزرگوار استفاده می‌برند. بخشی از آثار علمی ایشان به قرار زیر است؛

ـ کتاب نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی (کتاب سال جمهوری اسلامی ایران که تاکنون بیش از سی بار تجدید چاپ شده است.‌)،

ـ کتاب اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن،

ـ کتاب بیست گفتار،

ـ کتاب شرح دعای افتتاح،

ـ تقریرات درس‌های خارج فقه آیات عظام بروجردی و خمینی (ره)،

ـ تدریس خارج فقه در دانشگاه و مدرسه علمیه مروی برای دانشجویان و طلاب دوره‌های عالی،

ـ تدریس آیات الاحکام در مدرسه مروی و آیات اقتصادی در دانشگاه امام صادق ـ علیه‌السلام،

ـ تدریس دوره‌های اخلاق اسلامی در دانشگاه امام صادق ـ علیه‌السلام ـ و حوزه علمیه مروی،

ـ صد‌ها سخنرانی علمی در محیط‌های حوزوی و دانشگاهی و رسانه‌های عمومی،

ـ راهنمایی و مشاوره پایان‌نامه‌های کار‌شناسی ارشد و دکترا،

ـ و تقدیر از مجموعه فعالیت‌های اثر‌بخش ایشان در نشر علم در دومین جشنواره بین‌المللی علوم انسانی و اسلامی فارابی.

سمت‌های اجرایی رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری

آیت‌الله مهدوی کنی نخست‌وزیر وقت در محضر امام خمینی

آیت‌الله مهدوی کنی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، مسئولیت‌های مختلفی را عهده‌دار بوده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛

الف) مسئولیت‌های سابق‌

ـ عضویت در حلقه اولیه شورای انقلاب از طرف حضرت امام خمینی ره (اولین سمت ایشان که در زمان حضور حضرت امام ره در پاریس به ایشان سپرده شد. حلقه اولیه شورای انقلاب شامل حضرات آیات شهید مطهری، ‌ شهید بهشتی، شهید باهنر رحمهم‌‌الله و حضرات آیات خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و مهدوی کنی بود. به تدریج اعضای دیگر روحانی و دانشگاهی با تصویب جمع به آنان اضافه شد).

ـ عضویت در کمیته استقبال از حضرت امام خمینی (ره)

ـ سرپرستی کمیته‌های انقلاب اسلامی (به عنوان نخستین نهاد انقلابی مسلح برای حفظ انقلاب به پیشنهاد شهید مطهری و حکم حضرت امام خمینی ره)

ـ عضویت به عنوان فقیه در شورای نگهبان (دو دوره)

ـ نمایندگی حضرت امام خمینی ره در هیأت حل اختلاف مسئولان نظام و چندین مأموریت مشابه در حوادث مهم دوران انقلاب

ـ وزارت کشور در کابینه شهیدان رجایی و باهنر (سال‌های60ـ58)

ـ نخست‌وزیری پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر (سال 60)

ـ عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی ره

ـ عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی ره و مقام معظم رهبری

ـ مسئولیت ستاد کمک‌رسانی به مردم مناطق بمباران شده

ـ عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی (سال 68)

ـ ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد

ـ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

ب) مسئولیت‌های کنونی

ـ مؤسس و دبیر کل جامعه روحانیت مبارز

ـ ریاست دانشگاه امام صادق ـ علیه‌السلام

ـ تولیت حوزه علمیه مروی به همراه موقوفات وابسته، به حکم حضرت امام خمینی (ره)، که بر پایه وقف‌نامه تولیت آن باید با مجتهد اول تهران باشد.

- ریاست مجلس خبرگان رهبری

 

روحش شاد و یادش گرامی باد ...

 

تابناک






تاریخ : چهارشنبه 93/7/30 | 8:30 صبح | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()

 

 

 

«قیام 17 شهریور 1357 یادآور حماسه آفرینی و ایستادگی اسطوره هایی است که عطای زندگی خاکی را به شهد شیرین شهادت بخشیدند و لبیک گویان به دیار باقی شتافتند.

آنان که با شهادت خویش زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی شدند و نشان دادند هیچ چیز نمی تواند اراده های پولادین و ایمان راستین مردان حق را شکست دهد حتی کشتار بی رحمانه و جمعی.»






تاریخ : دوشنبه 93/6/17 | 8:38 صبح | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.