وب حرم 72
- وب موز فانذکرهاے آرامش دهنده:
براے هر ترسے : <لا إلہ إلا الله>
براے هر غم واندوهے : <ماشاء الله>
براے هرنعمتے : <الحمد لله>
براے هرآسایشے : < الش?ر لله>
براے هرچیزشگفت آورے : <سبحان الله>
براے هرگناهے : <أستغفر الله>
براے هرمصیبتے: <إنا للہ و إنا إلیہ راجعون>
براے هرسختے ودشوارے : <حسبی الله>
براے هرقضا وقدر : <تو?لت علے الله>
براے هرطاعت وگناهے(آمرزش گناهان،وسوسہ شیطان و..):
<لاحول ولا قوه إلا باللہ العلے العظیم>
دانش آموزی گفت: چرا شما می گویید یا علی. چرا یا الله نمی گویید؟
گفتم: مگر نشنیدید وقتی می خواستم به کلاستان وارد شوم گفتم یا الله. پس ما یا الله هم می گوییم.
گفت: نه منظورم این است که چرا علی(ع) را صدا می زنید؟
گفتم: چه اشکالی دارد که ما امام علی(ع) را صدا بزنیم؟
گفت: شرک است.
اشاره کردم به دوست کناریش و گفتم: اگر شما این دوستت را صدا بزنی این شرک است؟
گفت: نه. ولی این دوستم اینجا حضور دارد.
گفتم: اگر تو یک نفری را صدا بزنی که اینجا نیست و غائب است این شرک به خدا است؟ آیا تو او را شریک خدا قرار دادی؟
گفت: نه.
گفتم: پس چه اشکالی دارد که ما علی(ع) را صدا بزنیم؟
یکی دیگر از دانش آموزان گفت: نه شما از امام علی(ع) و امام رضا(ع) می خواهید شما را شفا دهد.
گفتم: آن بحث دیگری است که برای شما توضیح خواهم داد. ولی سوال رفیقت این بود که چرا حضرت علی(ع) را صدا می زنید؟ خواستم بگویم که صدا زدن علی (ع) چه اشکالی دارد؟ ما دوست داریم علی(ع) را صدا بزنیم. پس صدا زدن یک نفر بدون اینکه چیزی از او بخواهیم اشکالی ندارد.
در ادامه از دانش آموزان پرسیدم کدام یک از شما مشهد رفته است؟
یکی از دانش آموزان دست بلند کرد که من رفته ام.
بعد به دانش آموزی که گفت شما از امام رضا(ع) شفا می خواهید گفتم: شما که مشهد نرفته اید از کجا می دانید ما شیعیان از امام رضا(ع) می خواهیم که ما را شفا دهد.
چند نفرشان با هم گفتند: ما شنیده ایم که شما در حرم می روید و از امام رضا می خواهید تا شما را شفا دهد.
گفتم: چه اشکالی دارد که ما از امام رضا(ع) بخواهیم که ما را شفا دهد؟
یکی که از بقیه زرنگ تر بود گفت: فقط خدا است که شفا می دهد.
رو به آن دانش آموز کردم و گفتم: تا حالا مریض شده ای که نیاز به دکتر پیدا کنی؟
گفت: بله.
گفتم: آیا برایت قرص و دارو هم نوشت؟
گفت: بله.
گفتم: بعد از خوردن آن قرص و دارو مریضی ات از بین رفت یا هنوز مریضی
گفت: نه قرص ها را خوردم و خوب شدم.
گفتم: حالا به سوال من جواب بده. آیا این قرص ها بودند که تو را شفا دادند یا این خدا بود که شفایت داد؟
گفت: نه خدا بود که من را شفا داد.
گفتم: اگر خدا تو را شفا داد پس چرا قرص و دارو خوردی؟
گفت: نه ، خدا شفا را در قرص ها گذاشته است.
گفتم: همه ی حرف ما شیعیان همین است تو حرف ما را ثابت کردی.
دیدم تعجب کردند.
گفتم: چطور خدای متعال شفای مریض ها را در وجود یک قرص کوچک قرار داده، این خدا نمی تواند همان شفا را به یکی از اولیا خودش مانند امام رضا(ع) بدهد؟
بین دو راه گیر کرد. اگر می گفت: نه خدا نمی تواند، قدرت خدا زیر سوال می رفت و اگر می گفت چرا می تواند حرف ما ثابت می شد.
طینت پاکش حکم کرد که حرف ما را تایید کند و گفت: چرا خدا می تواند.
گفتم: همه ی حرف ما شیعیان همین است که خدای متعال به امام رضا(ع) قدرتی داده است که می تواند مریض ها را شفا بدهد همانطور که این قدرت را در قرص ها گذاشته است. در واقع خدا است که با اختیار خودش شفا دادن را به امام رضا(ع) داده است. و این عین توحید است و شرک نیست.
حالا که تا حدودی برای دانش آموزان جا افتاده بود که حرف ما چی هست از آنها پرسیدم در قرآن دو آیه داریم که یکی از آیات می گوید: این خداوند متعال است که جان ها را می گیرد. و در آیه ی دیگری می فرماید: که این ملک الموت(جناب عزرائیل) است که جان ها را می گیرد.
سوال کردم از دانش آموزان که بالاخره چه کسی است که جان ها را می گیرد؟
گفتند: عزرائیل است که به اذن خدا می گیرد.
گفتم: خب همین حرف ما شیعیان است که می گویم امام رضا(ع) و دیگر ائمه به اذن خدا قدرت دارند یکسری کارها انجام دهند آیا این شرک است؟
گفتند: نه
نقل از یک پیج
خداوند در قرآن برای از بین بردن مسائل فکری در زندگی اذکاری را برای بندگان قرار داده است که اگر به این اذکار دقت کافی و عقیده داشته باشیم و از ته دل آنها را بیان کنیم؛ بدون تردید در آرامش ذهن و زندگی ما اثرگذار است.
امام صادق (ع) در این زمینه فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمیبرد!
در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر "حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ" (آل عمران ایه 171) پناه نمیبرد.
در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر "لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین" (سوره انبیاء آیه 87) پناه نمیبرد.
زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: "پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات میبخشیم." (سوره انبیاء آیه 88)
در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر "افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد" (سوره غافر آیه 44)... پناه نمیبرد.
زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: "پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت." (سوره غافر آیه 45)
در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر "ماشاءالله لا قوه الا بالله" پناه نمیبرد.
زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: "مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود" فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود میدانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.
انتهای پیام /ض
منبع:ایسنا
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نماینده? فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی
بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
آهنگ ملکا ذکر تو گویم با صدای سید حسام الدین سراج لینک دانلود موزیک