سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://khtvto.ir/markaz15/ImageGallery/Tmp_Template/C2011_12_26_12_5_8/image/%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%20%D8%B9%D8%B5%D8%B12.jpg






تاریخ : دوشنبه 93/10/22 | 9:39 صبح | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()


دانش آموزی گفت: چرا شما می گویید یا علی. چرا یا الله نمی گویید؟
گفتم: مگر نشنیدید وقتی می خواستم به کلاستان وارد شوم گفتم یا الله. پس ما یا الله هم می گوییم.
گفت: نه منظورم این است که چرا علی(ع) را صدا می زنید؟
گفتم: چه اشکالی دارد که ما امام علی(ع) را صدا بزنیم؟
گفت: شرک است.
اشاره کردم به دوست کناریش و گفتم: اگر شما این دوستت را صدا بزنی این شرک است؟
گفت: نه. ولی این دوستم اینجا حضور دارد.
گفتم: اگر تو یک نفری را صدا بزنی که اینجا نیست و غائب است این شرک به خدا است؟ آیا تو او را شریک خدا قرار دادی؟
گفت: نه.
گفتم: پس چه اشکالی دارد که ما علی(ع) را صدا بزنیم؟
یکی دیگر از دانش آموزان گفت: نه شما از امام علی(ع) و امام رضا(ع) می خواهید شما را شفا دهد.
گفتم: آن بحث دیگری است که برای شما توضیح خواهم داد. ولی سوال رفیقت این بود که چرا حضرت علی(ع) را صدا می زنید؟ خواستم بگویم که صدا زدن علی (ع) چه اشکالی دارد؟ ما دوست داریم علی(ع) را صدا بزنیم. پس صدا زدن یک نفر بدون اینکه چیزی از او بخواهیم اشکالی ندارد.
در ادامه از دانش آموزان پرسیدم کدام یک از شما مشهد رفته است؟
یکی از دانش آموزان دست بلند کرد که من رفته ام.
بعد به دانش آموزی که گفت شما از امام رضا(ع) شفا می خواهید گفتم: شما که مشهد نرفته اید از کجا می دانید ما شیعیان از امام رضا(ع) می خواهیم که ما را شفا دهد.
چند نفرشان با هم گفتند: ما شنیده ایم که شما در حرم می روید و از امام رضا می خواهید تا شما را شفا دهد.
گفتم: چه اشکالی دارد که ما از امام رضا(ع) بخواهیم که ما را شفا دهد؟
یکی که از بقیه زرنگ تر بود گفت: فقط خدا است که شفا می دهد.
رو به آن دانش آموز کردم و گفتم: تا حالا مریض شده ای که نیاز به دکتر پیدا کنی؟
گفت: بله.
گفتم: آیا برایت قرص و دارو هم نوشت؟
گفت: بله.
گفتم: بعد از خوردن آن قرص و دارو مریضی ات از بین رفت یا هنوز مریضی
گفت: نه قرص ها را خوردم و خوب شدم.
گفتم: حالا به سوال من جواب بده. آیا این قرص ها بودند که تو را شفا دادند یا این خدا بود که شفایت داد؟
گفت: نه خدا بود که من را شفا داد.
گفتم: اگر خدا تو را شفا داد پس چرا قرص و دارو خوردی؟
گفت: نه ، خدا شفا را در قرص ها گذاشته است.
گفتم: همه ی حرف ما شیعیان همین است تو حرف ما را ثابت کردی.
دیدم تعجب کردند.
گفتم: چطور خدای متعال شفای مریض ها را در وجود یک قرص کوچک قرار داده، این خدا نمی تواند همان شفا را به یکی از اولیا خودش مانند امام رضا(ع) بدهد؟
بین دو راه گیر کرد. اگر می گفت: نه خدا نمی تواند، قدرت خدا زیر سوال می رفت و اگر می گفت چرا می تواند حرف ما ثابت می شد.
طینت پاکش حکم کرد که حرف ما را تایید کند و گفت: چرا خدا می تواند.
گفتم: همه ی حرف ما شیعیان همین است که خدای متعال به امام رضا(ع) قدرتی داده است که می تواند مریض ها را شفا بدهد همانطور که این قدرت را در قرص ها گذاشته است. در واقع خدا است که با اختیار خودش شفا دادن را به امام رضا(ع) داده است. و این عین توحید است و شرک نیست.
حالا که تا حدودی برای دانش آموزان جا افتاده بود که حرف ما چی هست از آنها پرسیدم در قرآن دو آیه داریم که یکی از آیات می گوید: این خداوند متعال است که جان ها را می گیرد. و در آیه ی دیگری می فرماید: که این ملک الموت(جناب عزرائیل) است که جان ها را می گیرد.
سوال کردم از دانش آموزان که بالاخره چه کسی است که جان ها را می گیرد؟
گفتند: عزرائیل است که به اذن خدا می گیرد.
گفتم: خب همین حرف ما شیعیان است که می گویم امام رضا(ع) و دیگر ائمه به اذن خدا قدرت دارند یکسری کارها انجام دهند آیا این شرک است؟
گفتند: نه

نقل از یک پیج


برگرفته از ma-vie.blog.ir





تاریخ : دوشنبه 93/10/22 | 8:0 صبح | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()

http://rasanews.ir/Images/News/Smal_Pic/29-3-1392/IMAGE635073320447812500.JPG


*رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حضرت علی (علیه السّلام) فرموده اند : بزرگترین مردمان در ایمان و یقین، کسانی هستند که در روزگاران آینده زندگی می کنند، پیامبرشان را ندیده اند، امام آن ها در غیبت است و فقط به سبب خواندن خطی روی کاغذ ( خواندن قرآن کریم و احادیث معصومین علیه السّلام) ایمان می آورند.
                                                              منبع : بحار الانوار، ج52 ، ص 125

*رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند : هر کس دوست دارد خدا را در حال ایمان کامل و مسلمانی مورد رضایت او ملاقات کند ، ولایت و محبّت امام عصر (عج) را بپذیرد.
                                                     
                                                          منبع : بحارالانوار ، ج 36، ص 296

*رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند : خوشا به حال کسی که به حضور قائم برسد، در حالی که پیش از قیام او نیز پیرو او باشد.
                                                                 منبع : بحارالانوار ، ج52ص130
 
*رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند : مثل ظهور حضرت مهدی عصر (عج) ، مثل برپایی قیامت است. مهدی (عج) نمی آید مگر ناگهانی.
                                                             منبع : منتخب الاثر، ص124 و224

  ابوسعید مى گوید پیغمبر فرمود:
*یکون من امتى المهدى ان قصر عمره فسبع سنین و الافثمان و الافتسع یتنعم امتى فى زمانه نعیما لم یتنعموا مثله قطّ البر و الفاجر یرسل السماء علیهم مدراراً و الا تدخر الارض شیئاً من نباتها

مهدى از میان امت من برخاسته شود مدت سلطنت او هفت یا هشت یا نه سال مى باشد ، همه طبقات امت من در زمان ظهور او چنان در رفاه زندگى نمایند که قبل از وى هیچ بّر و فاجرى بدان نرسیده باشند، آسمان باران رحمت خود را بر آنان مى بارد و زمین از روئیدنیهاى خود چیزى فرو گذار نمى کند.

همچنین:
*تملاء الارض ظلماً و جوراً فیقوم رجل من عترتى فیملاءها قسطاً و عدلاً یملک سبعاً او تسعاً .

زمین پر از ظلم و ستم گردد، پس مردى از عترت من قیام کند و آن را پر از عدل و داد گرداند و هفت یا نه سال سلطنت نمای.

*على بن هلال از پدرش روایت نموده که گفت در مرض پیامبر (ص) ، حضورش شرفیاب شدم ، دیدم فاطمه (س) در بالین پدرش نشسته و اشک مى ریزد چون صداى گریه اش بلند شد، پیامبر سر برداشت و فرمود:

فاطمه جان ! چرا گریه مى کنى ؟

عرض کرد: مى ترسم بعد ازشما احترام ما از دست برود ؟

فرمود : عزیزم ، مگر نمى دانى که خداوند به اعل زمین نگاه کرد و پدرت را از میان آنان برگزید، سپس نظر کرد و شوهرت را انتخاب کرد، و به من وحى فرمود که تو را به او تزویج کنم ؟

دخترم ! ما اهل بیتى هستیم که خداوند عزوجل هفت فضیلت به ما عطا فرموده که به هیچ کس قبل و بعد ازما عطا نفرموده است، و آن این که :

من خاتم پیامبران نزد خدا و بهترین آنها و محبوبترین بندگان مى باشم و با این امتیازات پدر تو مى باشم، جانشین من بهترین جانشینان پیغمبران و محبوبترین آنها نزد خداست، و او شوهر تو است شهید ما بهترین شهداء و محبوبترین آنان نزد خداوند است و او حمزه بن عبدالمطلب عموى پدر و شوهرت مى باشد، جعفربن ابیطالب که با دو بال در بهشت با فرشتگان پرواز مى کند پسر عموى پدرت و برادر شوهرت از ما است ، در سبط این امت که حسن و حسین دو فرزند تو و دو آقاى اهل بهشت مى باشند از ماست، و به خدا قسم که پدرشان افضل از آنهاست.

اى فاطمه ! به خداوندى که مرا به راستى برانگیخته ، مهدى این امت نیز از ایشان مى باشد، موقعى که دنیا هرج و مرج شود و آشوبها پدید آید و راهها مسدود گردد و اموال یکدیگر را به غارت برند، نه بزرگتر به کوچکتر رحم کند و نه کوچکتر احترام بزرگتر را نگاه دارد، خداوند کسى را برانگیزد که قلعه هاى ضلالت و دلهاى قفل زده را بگشاید و اساس دین را در آخر الزمان استوار سازد، چنان که من در آخر الزمان پایدار گردم و زمین را پراز عدل نماید چنان که از ظلم پر شده باشد....


*در آن کتاب از حذیفة بن یمان روایت مى کند که گفت: پیامبر خطبه اى ایراد فرمود و آنچه مى باید اتفاق بیفتد به ما اطلاع داد سپس فرمود :

 لولم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتى یبعث رجلاً من ولدى اسمه اسمى .

اگر از عمر دنیا جز یک روز بیشتر نمانده باشد. خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا مردى از اولاد من برانگیزد  که همنام من باشد.

 سلمان برخاست و عرض کرد: اى رسول خدا(ص) از کدام فرزند شما خواهد  بود؟ فرمود : از این فرزندم ، و دست روى شانه حسین (ع) گذاشت.


*به سند خود از عبدالله بن عمر روایت نموده از پیامبر(ص) که گفت :

 یخرج المهدى من قریة یقال لها کرعة
مهدى از قریه اى قیام مى کند که آن را کرعه مى گویند .

 

با تشکر از مجله باشگاه خبر نگاران جوان






تاریخ : شنبه 93/10/20 | 7:54 صبح | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()






تاریخ : چهارشنبه 93/10/17 | 8:52 عصر | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()

http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1393/10/16/2860640_210.jpg


خداوند در قرآن برای از بین بردن مسائل فکری در زندگی اذکاری را برای بندگان قرار داده است که اگر به این اذکار دقت کافی و عقیده داشته باشیم و از ته دل آنها را بیان کنیم؛ بدون تردید در آرامش ذهن و زندگی ما اثرگذار است.
 
امام صادق (ع) در این زمینه فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی‌برد!
 
در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر "حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ" (آل عمران ایه 171) پناه نمی‌برد.
 
در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
 
در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر "لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین" (سوره انبیاء آیه 87) پناه نمی‌برد.
 
زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: "پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می‌بخشیم." (سوره انبیاء آیه 88)
 
در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر "افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد" (سوره غافر آیه 44)... پناه نمی‌برد.
 
زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: "پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت." (سوره غافر آیه 45)
 
در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیبایی‌های دنیاست چگونه به ذکر "ماشاءالله لا قوه الا بالله" پناه نمی‌برد.
 
زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: "مردی که فاقد نعمت‌های دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمت‌ها برخوردار بود" فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می‌دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.


 انتهای پیام /ض
منبع:ایسنا
 






تاریخ : سه شنبه 93/10/16 | 12:40 عصر | نویسنده : علی اکبر حق پسند | نظرات ()
<      1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.