وب حرم 72
- وب موز فان
نسبت به همسر خود دیدگاه مثبت داشته باشید و بکوشید همیشه در مرحله اول کارهای خوب او را ببیند و مورد تحسین قرار دهید، زیرا تشویق و تحسین یک کار خوب، باعث تثبیت و تکرار آن خواهد شد و خودتان از آن لذت می برید. هرگز چشمان خود را روی نقطه ضعف همدیگر باز مکنید و دایم به رخ مکشید؛ چون این رفتار، موجب دلسردی در زندگی شده و کم کم نسبت به همدیگر حس بدبینی پیدا می کنید و یک حالت دلسردی در شما ایجاد می شود.
راهکارهایی برای زندگی شیرین
1) خوبی ها را هم ببینید!
نسبت به همسر خود دیدگاه مثبت داشته باشید و بکوشید همیشه در مرحله اول کارهای خوب او را ببیند و مورد تحسین قرار دهید، زیرا تشویق و تحسین یک کار خوب، باعث تثبیت و تکرار آن خواهد شد و خودتان از آن لذت می برید. هرگز چشمان خود را روی نقطه ضعف همدیگر باز مکنید و دایم به رخ مکشید؛ چون این رفتار، موجب دلسردی در زندگی شده و کم کم نسبت به همدیگر حس بدبینی پیدا می کنید و یک حالت دلسردی در شما ایجاد می شود. اگر چنین رفتاری دارید، بکوشید آن را انجام ندهید، زیرا کم کم بین شما دوری ایجاد شده و به جایی می رسد که خدای ناکرده به فکر جدایی می افتید و هزاران مصیبتی که به دنبال آن می آید، پس «چشم ها را باید شُست، جورِ دیگر باید دید.»
2) تحقیر و سرزنش، ممنوع!
خداوند در خلقت انسان به خودش احسنت گفته است، زیرا انسان بهترین خلقت اوست. در این میان، چگونه می توان همسر را به عنوان یک امانت الهی تحقیر و سرزنش کرد؟ یک دختر و یا یک پسر که با هزاران امید وارد زندگی می شوند، چرا باید مورد اهانت قرار گیرند؟ پدر و مادری که دخترشان را با صدها رنج و زحمت را بزرگ کرده اند و با حفظ آبرو و امیدواری او را به خانه مردی فرستاده اند تا در محیط امن و سالم و پر محبت زندگی کند، چگونه می توانند بعد از مدتی نظاره گر توهین و سرزنش او از طرف همسرش باشند؟ آیا وجدان انسان راضی می شود؟ متقابلاً اگر شما به ازدواج مردی درآمده اید که به دلایل گوناگون مشکل پیدا کرده است - مثلاً اقتصادی یا شغلی - به هیچ وجه او را سرزنش نکنید، زیرا به تدریج که سرزنش ها زیاد می شود، حالت تخریبی ای در زندگی شما به وجود می آید و در مقابل همدیگر کم ارزش می شوید.
همیشه به دنبال این باشید که با لطف و کرامت خود، احترام همدیگر را نگه دارید و در پی شأن و منزلت همدیگر باشید.
3) رعایت احترام و ادب متقابل
با همسر خود به طور محترمامه و مؤدب صحبت کنید و همدیگر را سبک نکنید. آنچه در این گیرودار مهم می باشد، این است که وقتی مادری با همسرِ خود مؤدبانه صحبت می کند، یا مردی با همسرش محترمانه سخن می گوید، فرزند آنها نیز می آموزد که چه طور مؤدبانه صحبت کند و احترام پدر و مادرش را نگه دارد. این بهترین هدیه ای است که می توانید برای فرزند خود به ارث بگذارید. طوری برخورد نکنید که روزی مجبور شوید بگویید: «آتش در خرمن خویش زده ام که را کنم دشمن خویش!»
شما خانم گرامی، وقتی همسرتان وارد منزل می شود، به استقبال او بروید، بسیار مؤدّبانه با او رفتار کنید و به فرزندِ خودتان نیز بگویید، چنین کاری انجام دهد. این رفتارِ شما باعث می شود، خستگیِ کار از تنِ او بیرون رود و احساسِ آرامش کند. البته او نیز متقابلاً چنین رفتاری انجام خواهد داد و کم کم به صورت یک عادت در می آید. برخی از همسرانِ بسیار خوب اظهار می دارند که در طول زندگی هرگز حتّی یک بار هم به یکدیگر بی احترامی نکرده اند. زندگیِ آنها آن قدر لذّتبخش است که دوست دارند همیشه در کنار هم باشند!
4) حفظ حقوق متقابل
بسیار ارزشمند است قبل از اینکه بخواهید تشکیل زندگی دهید، درس حقوق خانواده را یاد بگیرید. ببینید وظیفه شما چیست؟ شاید برخی از خانواده ها هنوز نمی دانند ازدواج یعنی چه؟ تصور می کنند زندگی باید بگذرد، حالا هر طور باشد. نه! این گونه نیست. اگر کسی از زندگی و ازدواج خود لذت نبرد، بازنده اصلی میدان است.
مرد بداند که احترام زن بسیار حایز اهمیت است و آن قدر مهم است که پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: «بهترین فرد از میان شما کسی است که برای خانواده اش بهتر باشد!»
ایشان همچنین می فرمایند: «جبرئیل آن قدر سفارش زنان را می کرد که گمان کردم یک اُف هم نمی توان گفت!» واقعاً درست است. چرا باید کسی که می خواهد فردا مادر فرزند شما باشد و زندگیِ شما را به آرامش برساند، مورد بی احترامی باشد؟ همچنین برای زنان احترام شوهر و نیکو همسرداری کردن مهم است، آن چنان که می فرمایند: «زنی که خوب شوهرداری کند، مثل سربازی است که در جبهه جنگ مشغول نبرد می باشد.» یعنی جهاد برای خدا، با خوب شوهرداری کردن، یک پاداش دارد. در این جمله، معنی و مفهوم گسترده ای نهفته است، پس به به حقوق همدیگر آگاه باشید و بکوشید به حقوق یکدیگر احترام بگذارید.
5) به پیکره زندگی خود، محبت تزریق کنید
مهر و محبت در منزل، منبع اصلی رضایتمندی است. همدیگر را مورد مهر قرار دهید، زیرا باید برای فرزند خود، مانند سرچشمه محبت باشید. اگر پدری فرزند خود را در حالی که به همسرش احترام نمی گذارد در آغوش کشد، مطمئن باشد او فقط به انتقام از پدر می اندیشد یا اگر مادری فرزندش را علیه پدر تحریک کند، منزلت خانواده اش را شکسته است. کودک باید از هر دو چشمه محبت، یعنی پدر و مادر، سیراب گردد. اگر فرزند از یک کانال محبت بگیرد و از کانال دیگر بی محبتی ببیند، دچار تعارض می شود، رفتارش متعادل نیست و به هرج و مرج دچار می شود. هیچ موقع نمی توان محبت را با پول و اسباب بازی در ذهن بچه ها ریخت. اینها مُسکن است و برای مدت کوتاهی جواب می دهد، ولی برای درازمدت هیچ اثری ندارد و حتی ضرر هم دارد.
مگر می شود خلأ عاطفی را با پول جبران نمود؟ مثل اینکه یک ماشین نیاز به بنزین دارد، شما آب داخل باک آن می ریزید. این کار، نه تنها جواب نمی دهد، بلکه ضرر هم دارد. برخی از والدین با همدیگر بحث می کنند و یا فرزند خویش را مورد کم محبتی قرار می دهند. وقتی به یکباره بیدار می شوند، می خواهند با خریدن یک عروسک جبران کنند! چرا باید ابتدا بی مهری کنید تا بعداً بخواهید جبران نمایید و آن هم ارزش آنچنانی نداشته باشد. پس بدانید، «از محبت، خارها گُل می شود!»
منبع: e resaneh.com
اسلام قانون محبت است. قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص) را رحمة للعالمین معرفی می کند: «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین؛ نفرستادیم تو را مگر که مهر و رحمتی باشی برای جهانیان» (انبیاء/ 107)، یعنی نسبت به خطرناکترین دشمنانت نیز رحمت باشی و به آنان محبت کنی. اما محبتی که قرآن دستور می دهد آن نیست که با هر کسی مطابق میل و خوشایند او عمل کنیم، محبت این نیست که هر کسی را در تمایلاتش آزاد بگذاریم و یا تمایلات او را امضاء کنیم، این محبت نیست بلکه نفاق و دورویی است. محبت آنست که با حقیقت توأم باشد، محبت خیر رساندن است و احیانا خیر رساندنها به شکلی است که علاقه و محبت طرف را جلب نمی کند. به علاوه محبت منطقی و عاقلانه آنست که خیر و مصلحت جامعه بشریت در آن باشد نه خیر یک فرد و یا یک دسته بالخصوص.
شما دو سنت را در میان همه ائمه می بینید که به طور وضوح و روشن هویدا است. یکی عبادت و خوف از خدا و خداباوری است. یک خداباوری عجیب در وجود اینها هست، از خوف خدا می گریند و می لرزند، گوئی خدا را می بینند، قیامت را می بینند، بهشت را می بینند، جهنم را می بینند. درباره امام کاظم (ع) می خوانیم: «حلیف السجدة الطویلة و الدموع الغزیرة؛ یعنی هم قسم سجده های طولانی و اشکهای جوشان». تا یک درون منقلب آتشین نباشد که انسان نمی گرید. سنت دومی که در تمام اولاد امام علی (ع) (از ائمه معصومین) دیده می شود همدردی و همدلی با ضعفا، محرومان، بیچارگان و افتادگان است. اصلا انسان برای اینها یک ارزش دیگری دارد. امام حسن (ع) را می بینیم، امام حسین (ع) رامی بینیم، امام سجاد (ع)، امام باقر (ع)، امام صادق (ع)، امام کاظم و ائمه بعد از آنها، در تاریخ هر کدام از اینها را که مطالعه می کنیم، می بینیم اصلا رسیدگی به احوال ضعفا و فقراء، برنامه اینهاست، آن هم (به این صورت که) شخصا رسیدگی بکنند نه فقط دستور بدهند، یعنی نایب نپذیرند و آن را به دیگری موکول نکنند.